وحدت نیروهای ملی ودموکراتیک واقعیت زمان است!
علی رستمی علی رستمی

کشورمابیشترازسه دهه، درگیر جنگ خانمانسوز است ،که این پدیده شوم تمام هستی مادی ومعنوی تاریخی ما راکه بخون هزاران رادمردان قهرمان گمنام ای  وطن بدست امده بود،توسط چنگال سیاهِ نیروهای اهریمنی واپسگرا تخریب وانرااز صحنه روزگارناپدید گردند.

ویرانی محلات وگشتار جمعی باشنده گان بی دفاع خلق زحمتکش کشور مااز جانب نیروهای مسلح داخلی وخارجی  ابعاد وسیع رادر برگرفته که با خشونت وانزجار عمیقِ از جانب مردم مواجه شده اند.

ازسوی دیگر عدم ثبات سیاسی وتعقیب سیاستهای مدهیش اقتصاد ازاد، کشور مارابه یک جامعه مصرفی تبدیل نموده وا ین امرباعث شده تا ضربه بزرگِ را برعوایدملی ما وارد ودهها پروژه های عام المنفعه تخریب ویا توسط زورگویان غضب  گردد. همچنان تمام کمکهای مالی که ازجانب جامعه بین المللی تحت نام کمک برای باز سازی کشورصورت گرفته، نه تنها درسرنوشت مردم ما موء ثر نبوده بلکه فقر ،اواره گی وتهی دستی را درمیان زحمتکشان افزایش داده، تمامأبه کیسه های زورمندان وجنگ سالاران مسلح قدرتمند سرازیر شده است.

دولت اقای حامد کرزی ،برای پنهان نمودن ناکامی سیاست های خویش ،بافریب و مصروف ساختن اذهان  جامعه جهانی ده ها کنفرانسهای تبلیغی را سازماندهی  که متاسفانه فیصله های ان شفاع دهنده دردورنج هموطنان  ما نشده، بلکه بروی کاغذ باقی مانده ومفدیت ان بانهم به زورمندان وغاصبان تشنه بخون انسان زحمتکش کشورما تعلق گرفته و میگرد.

بادرنظر داشت این همه توجه ومواظبت مادی ومعنوی ازجانب جامعه بین المللی پروسه صلح درکشور عملی نه شده بلکه جنگ هرلحظه تشدید یافته وبه یک جنگ سرتاسری وهمگانی تبدیل شده است که این همه ناشی از عملکرد رهبری غیر علمی وعدم شناخت دقیق ازوضع کشور وسیاست های دوگانه دولت افغانستان وکشور های ذیدخل درقضایای افغانستان از جمله پاکستان وایران بوده ، ارزو ندارند که درکشور ما  فضای صلح ،وحدت وهمبستگی قومی وزنده گی انسانی حاکم باشد؛ تا از اینطریق اعمال شوم وسیاه مستبدانه خویش را از لحاظ مذهبی ،قومی،لسانی وغیره بالای مردم تحمیل ویک دولت تحت الحمایه دایمی داشته باشند . درهمچو لحظهءحساس تاریخی لازم وضروریست که نیروهای مترقی ودموکرات ووطن پرست که به اشکال مختلف پراگنده واز هم دور شده ا ند ،ودرحلقات جداگانه سیاسی ،مدنی واجتماعی  با برنامه ههای هم مثل تنظیم وفعال هستند، دریک سازمان واحد سیا سی ویا جبهه واحد باهم متشکل شده وبرای نجات کشور ازچنگال اهریمنان سیاه وتحکیم حاکمیت قانون و نجات مردم از مظالم واستبدا ،اختلافات خویش را کنار گذاشته ویک  صدا باهم برای تاءمین این امرشریفانه مبارزه نمایند.که این فرایند در سایر کشور هایکه درگیر همچو ،منازعات داخلی ومنطقوی بوده اند، نتایج مثبت را درقبال داشته ، که ازجمله میتوان درهند  سودان ، سومالی وسائیر کشور های اسیائی ، افریقایی وامریکا لاتین نامبرد.

دراینصورت برای این ارمان سترگ میهنی ،مبارزهءپیگیر غرض کسب حقوق وازادیهای دموکراتیک مردم  از وظایف مستمر ومبرم خویش شمرده، بکوشیم تاتوده های وسیع مردم کشور را پیرامون شعارهای مشخص دموکراتیک متحد ساخته وانها را در مبارزه حق طلبی شان در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی بسیج وکمک نمایم.

مبارزه به خاطرصلح وامنیت سرتاسری با حفظ ازادی های دموکراتیک برمبنایِ حقوق شهروندی وحل اختلافات قومی،محلی وهمچنان تحکیم رشد ان که ارزوی معقول همه اقوام وبزرگان ملیتهای ازهم برادر ساکنان کشور ماافغانستان را تشکیل میدهد، نقش نیروهای پیشتار مترقی وتحول پرست ملی ودموکراتیک از جایگاه بلندِ دراین فرایند برخودار است.

در وضعیت کنونی علیه هرنوع عوامل  که باعث عدم اعتماد ،صلح سرتاسری واتحاد ملی ما می گرددقاطعانه رزمیده، و نقش مداخله کرانه دستگاه های امنیتی واستخباراتی کشور های همسایه بالخصوص کشور پاکستان را افشا نموده ودرمحور اساسی مبارزات مستمر نیروهای ملی ودموکراتیک قرار گیرد وعلیه هر نوع اعمال خائنانه که ذریعه گماشتکان انها صورت می گیرد، شجاعانه برخوردنموده وانرابه پیشگاه هموطنان ما افشاء نمایند.

 دراوضاع کنونی یکی از وسایل عمده که به امر تجهیز هرچه سریعتر نیروها درجهت هدف مشترک مبارزه وبسیج همه نیروهای  خانواده سیاسی(حزب دموکراتیک خلق افغاستان [حزب وطن]) قبلی کمک موءثرمیتواند،دورگذاستن اختلافات که به همبستگی ووحدت ما صدمه وارد می کند، میباشد؛ بدون انصراف از اختلافات در عقاید سیاسی وگرایشهای اجتماعی به دّور برنامه وخط مشی مشترک واحد، رسیدن به صلح پایدار وغلبه علیه نابسامانی وبی عدالتی ها ی موجود در کشور ،ناممکن است.

وجود هدف مشترک میان همه سازمانها وحلقات سیاسی میهن دوست وهمدست بودن بخاطر امر خطیر صلح وجامعه دموکراتیک وازاد ومبارزه برای تاءمین عدالت اجتماعی ضرورت واقعی زمان در وطن ما میباشد. طوریکه لینن گفته است:"هرگزمیلیونها انسان به اندرز های یک حزب گوش فرانمی دهند،کمتر انکه مصلحت اندیشی ها با انچه که تجربه زندگی خود انها می اموزد،انطباق داشته باشد".

وظیفه مبرم تاریخی ، همه نیروهای مترقی ودموکرات در وضع فعلی انست، تا هدفهای دور ونزدیک وموضعیگیری های شخصی وگروپی خویش را در تمام سطوح سیاسی،اقتصادی واجتماعی دور گذاشته ،مشترگأدر جهت ارتقاع سطح اگاهی توده هاودفاع از منافع انها ،از هیچگونه سعی و تلاش وطنپرستانه دریغ نورزند.

 وجود هدف مشترک میان همه حلقات ملی ودموکرات که خواستار تحولات دموکراتیک هستند،انست تا برای یک نظام عادلانه ومعتقد به ارمانهای والای زحمتکشان که تظمین کننده همه دستاوردهای تاریخی که از نسل به نسلِ انتقال یافته است ومارا به اماجهای ملی ودموکراتیک در راه ترقی اجتماعی ،ازادی وصلح سراسر درکشورمیرساند،میباشد.

وحدت وهمبستگی نیروهای ملی ودموکراتیک چپ با برنامه مشترک وخط مشی واحد دریک حزب واحد ؛یا جبهه واحد با حفظ هویت سازمانی وتشکیلاتی درگام نخست در الویت همه اقدامات وطنپرستانه قرارگیرد؛ با نایل امدن این هدف وطنپرستانه باتشکیل سازمان سیاسی واحد میتوان که با نیرومندی قوی بسوی ائتلافهای بزرگِ بیرون از قاره اندیشه بانیروهایکه ملی ووطن پرست هستند ودست شان به خون مردم ودر چورچپاول ،تجاوز به ناموس وطن و هستی مادی ومعنوی کشور الوده نه باشد،

و باسازمانهای    جهنمی استخباراتی کشور های منطقه ار تباط نداشته؛ وعلیه هرنوع رژیم استبدادی وعقب گرا مبارزه نماید،یکی از گزنشهای ضرور برای پیروزی مشترک در نبرد های اینده است؛بلکه درعین حال وثیقه مطمینِ نیز برای استقرار وتشکیل یک حکومت دموکراتیک ملی که منطبق با مصالح ملی کشور ومنافع همه زحمتکشان باشد،ضرور پنداشته می شود.

بدیهی است برای اینکه میان سازمانها وحلقات سیاسی وسایر نیروهای مترقی مختلف اتحادووحدت عمل برقرار شود ، مسائل مورد اختلاف سریعأ مطرح تابتوان زمینه های توافق عمل مشترک را دقیقأ جستجو نمود. بهمین جهت گفتگو وبحث های سالم در باره اختلاف نظرها بهچوجه نباید مارا از هدف اساسی که عبارت از یکی کردن ،یک جهت کردن  وکوششها برای نیل به اماج اصلی نهضت مترقی است، منحرف سازد.

موکول کردن اتحاد ووحدت عمل بدون دلایل اصولی ،بمعنی نفی کوشش در راه اتحاداست. زیرا نفس اتحاد بین سازمانها وگردهمای سیاسی مختلف خود متضمنِ اختلاف نظر میان انها هست، اگر غیر ازاین می بود منطقأ بجای اتحاد ،می بایست  پیرامون برنامه وخط مشی مشترک مسئلهء وحدتِ رهبری وسازمانی مطرح میگردید.

تاریخ بما می اموزاند: که بدون وحدت ویکپارچکی نیروهای ملی ودموکراتیک چپ دریک حزب واحد و یا جبهه نیرومند میهنی ،تحقق اهداف والای انسانی  که درمحوران عدالت اجتماعی قرار داردو رسیدن به صلح سراسری ونجات کشور از دسیسه های  کشورهای ارتجاعی  منطقه که گاهی به این نام و ان نام به زور قوای نظامی ،تمامیت ارضی کشور ما رازیر سوال می برند،ناممکن است.     کشورما  در مراحل مختلف تاریح بنا به وضع موجودانزمان تحت اداره های مختلف  محلی قرارداشته ، که از رهبری واداره مرکزی فرمان بردار بوده وممثل اراده وحدت ویکپا رچکی تمام اقوام اعم: ازبک،تاجک ،هزاره ،پشتون و ترکمن  وغیره در کشور ما بوده است ؛اگر همچو الگو بتواند  درجهت تحکیم وتاءمین وحدت تمام اقوام قبایل کشور و باعث از بین رفتن مناقشات تاریخی و تاءمین منافع مردم که ازان اکثریت ساکنین کشور پشتبانی نمایند، اقدام نیک وبجای خواهدبود،ودر غیران مبارزه شدید وبی امان علیه هرنوع نقشه های خائنانه ارتجاع منطقه صدا بلندکرده وانرا محکوم نمود.

باعرض حرمت     

شهر مورفیلدن المان


August 5th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات